نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست
نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست

حذف کردن آدم وسطی!

نوع نگاه شما به هر موضوع بستگی به خودتان دارد نه به موضوع. راه برای درک مناسب واقعیت لازم است که یاد بگیرید چگونه در لحظه و با حضور نگاه کنید و چطور دخالت ذهن را حذف کنید. اگر بتوانید به نقطه‌ای برسید که ذهن خود را از پیش داوری برحذر کنید و به طور مستقیم به موضوعات نگاه کنید نوع نگاهتان عوض می‌شود. در غیر این صورت تمام مشاهده شما به واسطه ذهنتان انجام می‌شود و هرگز نگاهی مستقیم و عمیق به موضوع ندارید. نگاهی که ریشه ذهنی دارد مملو از قضاوت و انتظارهای مختلف است و هرگز خلوص ندارد.

دخالت ذهن در مشاهده موضوعات دردسرزا است. چرا که ذهن فقط رویا خلق می‌کند. ممکن است این رویاها زیبا و هیجانی هم باشند. زندگی در رویاها باعث می‌شود که در دنیایی غیر واقعی زندگی کنیم چرا که هر ذهنی دنیای خود را دارد.

دستور

با نگاه کردن به موضوعات ساده شروع کنید. مثلاً نگاه کردن به یک گل. موقع نگاه کردن فقط به طور ساده "ببینید". با خودتان نگویید: چه قشنگه! یا چقدر زشت است! از کلمات برای تعبیر و تفسیر استفاده نکنید. فقط نگاه کنید. در این زمان حس می‌کنید که ذهن چقدر دوست دارد تا چیزی بگوید و خودش را جلو بیندازد. به ذهنتان بگویید: "ساکت، بگذار نگاه کنم". فقط نگاه کنید.

این مراقبه در ابتدا قدری سخت است. ابتدا با موضوعاتی شروع کنید که خیلی در آنها نقشی ندارید. مطمئناً خیلی سخت است که به همسرتان نگاه کنید و در عین حال اجازه ندهید تا هیچ کلمه‌ای در ذهتنان نقش ببندد! چون ارتباط شما با این شخص خیلی عمیق است. بنابراین برای تمرین باید از موضوعات ساده شروع کرد. یک درخت، یک گل، آفتاب در حال طلوع، پرنده‌ای که در حال پرواز است یا تکه ابری در آسمان. بعد از مدتی می‌توانید به سمت موضوعات احساسی و عمیقتر حرکت کنید.

هرقدر ذهن خود را در زمان مشاهده کمتر درگیر کنید، درهای بیشتری در زندگی به رویتان باز می‌شود و یاد می‌گیرید تا اتفاقات را رویاگونه مشاهده نکنید.

اوشو: کتاب هسین هسین مینگ

ترجمه: رضا صادقی- مرداد هشتاد و شش

نشانه های نمازگزاران(۷)

وَ الَّذِینَ هُمْ لاَمَنَتهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَعُونَ(32)
وَ الَّذِینَ هُم بِشهَدَتهِمْ قَائمُونَ(33 ) 

 و آنها که امانتها و عهد خود را رعایت مى کنند.
 و آنها که قیام به اداى شهادت حق مى نمایند.
 

اولا آنچه داریم امانت است از جمله وجود و بدن و اعمال ما و حتی زندگی و مرگ ما  لذا اگر انسان احساس مالکیت کند نوعی خیانت محسوب می شود. 

و عهد ما هم با خدا این است که غیر او را نپرستیم و غیر او شیاطین هستند هر چه و هر که باشد . 

نشانه های نماز گزاران(6)

وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَفِظونَ(29)
إِلا عَلى أَزْوَجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَت أَیْمَنهُمْ فَإِنهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ(30)
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِک فَأُولَئک هُمُ الْعَادُونَ(31)
 و آنها که دامان خویش را از بى عفتى حفظ مى کنند.
 و آمیزش جنسى جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند) ندارند ولى در بهره گیرى از اینها مورد سرزنش نخواهند بود.
 و هر کس ماوراء این را طلب کند متجاوز است  

 

هوالعلیم 

 

والله یقول الحق  

 

 از عجایب دوران انبیاء این است که مردان و یا زنان می توانستند همسر ملکی داشته باشند و مردان می توانسته اند همزمان دو نوع همسر داشته مانند آنچه در آیات فوق آمده ۱- ازواجهم و یا ۲- ماملکت ایمانهم  

یعنی شریک جنسی برای یک مرد می توانسته تا بی نهایت باشد . چند نمونه از قرآن  

لَا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَّقِیبًا ﴿۵۲﴾  

از این پس دیگر [گرفتن] زنان و نیز اینکه به جاى آنان زنان دیگرى بر تو حلال نیست هر چند زیبایى آنها براى تو مورد پسند افتد به استثناى کنیزان و خدا همواره بر هر چیزى مراقب است (احزاب ۵۲) 

 

طبق دستور خدا پیامبر نمی توانسته زن جدید بگیرد اما گرفتن کنیز یعنی همسر درجه ۲ برای رابطه ی جنسی باز هم آزاد است و یک نفر بدون محدودیت می توانسته کنیز داشته باشد کماینکه مثلا امام حسن علیه السلام کنیزان بسیار داشته است  

 

ادامه مطلب ...

نشانه های نماز گزاران(۵)

بسم الله الرحمن الرحیم 

إِنَّ الانسنَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذَا مَسهُ الشرُّ جَزُوعاً وَ إِذَا مَسهُ الخَْیرُ مَنُوعاً إِلا الْمُصلِّینَ(معارج ۱۹تا۲۲) 

  

در تفاسیر آمده که شر در این جا یعنی از دست دادن پول و ثروت و خیر بدست آوردن پول و ثروت. 

 

انسان نمازگزار باید از پول بگذرد وگرنه کافر و ملحد است زیرا نماز های بسیار وقتی مال انسان حرام باشد باطل است و وقتی نماز خراب شد کل دین خراب است.  

  وَوَیْلٌ لِّلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ (فصلت 6و7) 

 

در این آیه خداوند می گوید وقتی مال تو پاک نباشد کافر و مشرک هستی و در نگاه من اینگونه توجیه می شود که مال حرام غذای حرام مکان حرام و پوشاک حرام  نماز و روزه و حج و جهاد و .... همگی را باطل می کند لذا در ظاهر مومن است اما در باطن ملحد است. 

در ظاهر نماز مرز بین کفر و اسلام است اما در باطن حلال و حرام مرز بین کفر و اسلام است. البته واقعا آنچه در آیه آمده این است که نمازگزار پول پرست نیست یعنی نه از دست دادن پول او را غمگین می کند و نه بدست آوردن پول او را مست و شیدا می کند و لذا بخشنده است و با فقر و نداری هم لذت می برد و از فقر ناله سر نمی دهد. 

 

خدایا ما را از پول پرستی نجات ده . و مال ما را حلال کن

نشانه های نماز گزاران(۴)

بسم الله الرحمن الرحیم 

وَ الَّذِینَ یُصدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ(26)
وَ الَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبهِم مُّشفِقُونَ(27)
إِنَّ عَذَاب رَبهِمْ غَیرُ مَأْمُونٍ(28)
  

و آنها که به روز جزا ایمان دارند.
و آنها که از عذاب پروردگارشان بیمناکند. 

 چرا که هیچگاه خود را از عذاب پروردگار در امان نمى بینند. 

 

چرا یک نماز گزار واقعی همیشه در حال ترس است؟؟؟ 

زیرا در آخرت آنچه موجب بهشتی شدن می شود اعمال ما نمی باشد بلکه تنها رحمت خداست . وخداوند هم یفعل مایشاء است هیچی معلوم نیست قصه ی بهشتی شدن پنجاه ،پنجاه است حتی اگر تمام اعمال ما خوب باشد. 

 

پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى فرمود: ((هیچکس با عملش وارد بهشت نمى شود، عرض ‍ کردند: حتى خود شما اى رسول خدا؟! فرمود: آرى من هم چنین هستم ، مگر آنکه رحمت خدا شامل من شود))!
لذا هیچ کس از عذاب خدا در امان نیست حتی پیامبر و معصوم ! 

 

یک انحراف بزرگ در جامعه ی ما مشاهده می شود که انسان ها با اعمال خوب خود از خدا طلبکار می شوند و در نتیجه خود را مستحق بهشت می بینند که کاملا اشتباه است . زیرا اعمال خوب ما نوعی هدیه از طرف خداست و منتسب کردن آن ها به خود نوعی گناه بزرگ است و وظیفه ی ما حفظ امانت است و نه خیانت و تملک آن. 

مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِکَ  (نساء79)

هر چه از خوبیها به تو مى‏رسد از جانب خداست و آنچه از بدى به تو مى‏رسد از خود توست  

 

در این صورت بهشت یک هدیه است به افرادی که امانت دار خوبی باشند و هیچگاه خوبی ها را به خود منتسب نکنند و هر چه بدی است را فقط در خود ببینند و در نفس جاهل خود. 

یک امین خوب به راحتی امانت ها را پس می دهد اما کسی که مالک شده است در حقیقت از خدا دزدی کرده و با عذاب و درد جانکاه ، و به زور امانت های خدا را پس می دهد.