نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست
نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست

شادی

ان الله لا یحب الفرحین 

 

خداوند آدم های شاد را دوست ندارد چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 

إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ  

 آنگاه که قوم قارون بدو گفتند شادى مکن که خدا شادى‏کنندگان را دوست نمى‏دارد(قصص۷۶) 

 

این آیه می گوید خداوند شادی برآمده از مال اندوزی را دوست ندارد و منتهی به غمی جانکاه می شود. 

 و عاقبت قارون مال اندوز و مست مال : 

فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا کَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا کَانَ مِنَ المُنتَصِرِینَ ﴿۸۱﴾  

آنگاه [قارون] را با خانه‏اش در زمین فرو بردیم و گروهى نداشت که در برابر [عذاب] خدا او را یارى کنند و [خود نیز] نتوانست از خود دفاع کند . 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

 

به نظر من قارون بیمار بود و به جای زراندوزی باید عشق و حال می کرد و تنهایی شاد نمی شد بلکه دیگران را هم شریک می کرد و بخشش خودش بهترین شادی را می آورد بادوام و شادی بدون غم .

دین نما

همانطور که می دانیم چند خدا نداریم تا چند دین باشد یک خدا داریم و یک دین . پس چرا ادیان داریم؟؟؟ 

ما یک راه اصلی داریم که بزرگراه است و مشترک بین همه ی ادیان است وهمه یکی می شوند و راههای فرعی داریم که به این راه اصلی وصل می شوند.  

راه خدا یکی است اما راههای رسیدن به این راه بی نهایت است .  

مشکل بزرگ جامعه ی جهانی چیست؟؟؟ 

هر دین یک سری احکام دارد و به مثابه ی یک راه فرعی است و پیروان آن دین می خواهند که تمام جهانیان به راه آنها بروند که در این جا جنگ و درگیری ایجاد می شود. 

 

قرآن به روشنی می گوید ای پیروان ادیان از راهها ی فرعی به راه اصلی بروید که یکی است آنگاه وحدت ایجاد می شود. 

قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ (آل عمران ۶۴)

بگو اى اهل کتاب بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد  

  

در آیات زیر تفسیر آیه ی فوق آمده که مهم ایمان قلبی است و ایمان ظاهری ممکن است رنگارنگ باشد و در قالب ادیان گوناگون جابگیرد.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ  

در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده و کسانى که یهودى شده‏اند و ترسایان و صابئان هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد (مائده۶۹ و بقره ۶۲) 

 

به نظر من در قرن ۲۱ دانش و معرفت آنقدر پیشرفت کرده که یک زن بی حجاب و یک زن باحجاب هر دو یکسان باشند و مهم ایمان قلبی باشد یعنی شریعت ظاهری آزاد شود و مبلغان دین بر روی ایمان قلبی تبلیغ و کار کنند. 

 آنچه در ایران ما دیده می شود تبلیغ بر شریعت ظاهری است و حتی هر کسی خلاف شریعت به اصطلاح اسلامی باشد سرکوب می شود و نتیجه واقعا وحشتناک است واقعا فاجعه است !!! 

جهان امروز گرفتار مبلغان ادیان است چه شیعی و چه وهابی و چه مسیحی و یهودی و بودایی و......... 

منبع فساد  در جامعه مصلحین هستند  

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ

و چون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید مى‏گویند ما خود اصلاح گریم (بقره۱۱)  

 

آیا فقها در جمهوری اسلامی اصلاح ایجاد کرده اند یا فساد را گسترش داده اند؟؟؟؟؟ 

آمار  اعتیاد ، فقر ، خشونت و آدمکشی ، خودکشی ها ، بیماری های روانی و افسردگی و اضطراب .... بیشتر شده است و یا کمتر ؟؟؟؟ 

 

به نظر من امام زمان دین جهانی می آورد با یک شریعت کاملا بومی که در اصول اولیه مشترک هستند اما آزادی در انتخاب شریعت وجود دارد و صلح بین شریعت ها برقرار می شود و ملحد وجود نخواهد داشت زیرا حتی ملحد هم در قالب شریعت محترم و دارای شریعت است . البته همه باید قوانین بین الملل که مشترک است رعایت کنند.  

قوانین بین الملل امروزی بسیار متحجرانه است و آزادی را سلب می کند مثلا می گویند زیر 18 سال کودک محسوب می شود و یا در باره ی روابط جنسی خیلی احمقانه رفتار می کنند و ..... 

 

امام زمان پیامبری است که به نظر من مالکیت را بسیار محدود خواهد کرد و آزادی در اوج و ..... بهشت موعود فرا می رسد که احکام شریعت به نهایت سهولت و راحتی می رسد. و این دعای قرآنی عملی و استجابت می یابد

 

رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ (بقره286)  

  پروردگارا، هیچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانکه بر (دوش‏) کسانى که پیش از ما بودند نهادى‏. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداریم بر ما تحمیل مکن‏؛

 

به امید آن روز

شهوت سرا (بهشت)

هوالحق 

 

بهشت یعنی خوشگذرانی تا حد بی نهایت و این ممکن نیست مگر برخورداری از لذت های مادی و معنوی . 

وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ (فصلت ۳۱)

و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت . 

 love &sex 

توصیف بهشت در قرآن و حدیث کاملا مادی است بعلاوه ی معنویت . در بهشت آزادی است آخوند و فقه حکومت نمی کند . 

دنیا و زندگی با آخوندهای متعصب و عقده ای  یک جهنم واقعی است بهترین توصیف جهنم در قرآن آمده است : 

وَحِیلَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ مَا یَشْتَهُونَ (سبا 54)

و میان آنان و میان آنچه [به آرزو] مى‏خواستند حایلى قرار مى‏گیرد . 

 

جهنم یعنی فاصله و فراق بین ما و آنچه می خواهیم و دستورات احمقانه ی فقهی و حکومت فقهی این جهنم را آفریده است. 

خداوند ی که من می شناسم در قرآن بسیار مهربان و اهل وصل است و پیامبران آمده اند برای وصال اما پیروان احمق آنها بر عکس آمده اند برای فراق .  

 

حضرت مسیح با لات ها و فاحشه ها و گنه کاران همنشین بود و می گفت داماد آمده است و روز عروسی است و فقهای احمق یهود او را سرزنش می کردند که تو چرا با گنه کاران همنشین شده ای . مسیح ریلاکس بود اما پیروان او در اضطراب  

محمد هم اینگونه بود اهل خوشگذرانی و همچنین اهل عبادت و رهبانیت مسیحی را حرام کرد اما پیروان احمق او دوباره در کابوس رهبانیت افتادند . گفت النکاح سنتی باز احمق ها آمدند گفتند منظور ازدواج است و ازدواج سنت پیامبر است اما نکاح یعنی س ک س !!! و س ک س تنها با ازدواج میسر نیست بلکه از دواج امروزی س ک س را سرکوب می کند زیرا س ک س معمولا در ماه عسل است و بعد از آن لذت آن کاهش و حتی بر عکس می شود مگر این که ........ 

 

نتیجه: 

بهشت بعد از مرگ نیست قبل از مرگ است و اگر هم باشد باز در دنیای مادی است و انسان دوباره بر می گردد به همین دنیا ............. 

بهشت جسمانی لذت های بیرونی است همراه با رضوان الهی که لذت درونی را ممکن می سازد و هر بهشت بیرونی بدون بهشت درونی که رضوان الهی است در نهایت جهنم است زیرا لذت های بیرونی محدود و تمام شدنی هستند . هر چیز تکراری در نهایت ممکن است نه تنها لذت بخش نباشد بلکه عذاب آور می شود.  

حقیقت چیست؟

هر چی که در باره ی حق بگویی حق را باطل کردی و کتب آسمانی از حقیقت نانوشتنی و کتاب ناخواندی می گویند. حقیقت چشیدنی است مانند مرگ و مانند عشق و تنها با عبادت بدست می آید . 

واعبد ربک حتی یاتیک الیقین (حجر 99) 

 

برای رسیدن به حقیقت و یقین باید عبادت کنی تا کی؟؟ تا زمانی که نفس ناطقه بمیرد و به سکوت برسی . و این مردن همراه با یک تولد و زندگی جدید است . انسانی جدید متولد می شود با کیفیت اخروی که بهشت و جهنم او نقدی و آنی است. گناه و عذاب آن یکی می شود و ثواب و جزای آن هم یکی می شود. خوبی برابر لذت و بدی برابر درد می شود.  

 

عبادت عبادت عبادت عبادت عبادت عبادت.... 

 

عبادت ....................... 

 

ظریفی گفته است که: 

"همه دوست دارند که به بهشت بروند ولی مشکل اینجا است که کسی دوست ندارد بمیرد"  

  

برای رسیدن به حقیقت شیرین تر از عسل راهی نیست جز عبادت خالصانه ولی ما تنبلیم و فکر می کنیم با خواندن کتب مذهبی به حقیقت می رسیم و زهی خیال باطل چه بسیار افرادی که اشتباه کردند و حتی علامه شدند ولی به حقیت نرسیدند و خوشا به حال افرادی که راه عبادت را برگزیدند. و عبادت کردن نوعی مرگ خود است زیرا باید در عبادت خود را فراموش کنی و از خود بگذری .

ده فرمان شیطان

 

 

ده فرمان شیطان

 

در روزگاران قدیم انسانها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .

تا اینکه کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد ! 


ده فرمان :
1-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .
2-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تجاوز نکند .
3-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .
4-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .
5-   هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .
6-   هیچ انسانی ، مال انسان دیگر را نخورد .
7-   هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .
8-   هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .
9-   هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .
10-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !
 
 
پس از آن سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت ،
تا اینکه روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .
 
او گفت :
ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم
اما به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد و ده فرمان چنین شد : 
  
 
1-   هیچ انسانی ، انسان  مؤمن دیگر را نکُشد .
2-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .
3-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .
4-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .
5-   هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .
6-   هیچ انسانی ، مال انسان مؤمن دیگر را نخورد .
7-   هیچ انسانی ، به انسان مؤمن  دیگر زور نگوید .
8-   هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .
9-   هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .
10-   هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر اینکه بسیار مؤمن باشد !

 
و اینک ای دوستان
به سوی انسانها بروید و به وسوسه بپردازید
و کاری کنید که هیچ کس ، هیچ کس را مؤمن نپندارد ، جز آنان که از دنیا رفته اند . 

 

منبع: http://khomkhaneh.blogsky.com/1390/05/23/post-11/