اهداف:
به نظر من بر اساس حدیث عقل و جهل، قرآن و مثنوی، کاملا روشن است که ریشه همه بیماری ها در منفی نگری است و منفی اندیشی زائیده جهل و نادانی است . همچنین اصل همه خوبی ها از مثبت اندیشی است و مثبت نگری محصول عقل و آگاهی است. از این رو در صدد هستیم تا بیماری های عام ( نه خاص) بشر را از منظر عرفانی تحلیل و بررسی نماییم.
روش ها:
روش ما در درمان بیماری های عام و کلی بشر بر پایه نوعی شناخت درمانی است. مثلا اگر فردی بفهمد که خشم و نفرت از امور منفی است و این علم را پیدا کند که در جهان خارج خشم و نفرت وجود ندارد قطعا در خشم و نفرت ظاهری دیگران نسبت به خود، مهربانی و عشق می بیند. از این رو به جای این که واکنش قهر آمیز و دشمنی نشان دهد، خشم دیگران را با مهربانی و نفرت را با عشق پاسخ می دهد. یک دستور بسیار مهم در ادیان این است که سبئه و بدی را با حسنه و خوبی دفع کنید. زیرا بدی وجود ندارد ما خوبی را بدی می بینیم و واکنش بد نشان می دهیم. اگر کسی به مثبت اندیشی مطلق برسد در هر کس و هر چیز بلافاصله خوبی می بیند.
اهل صیقل رسته اند از بو و رنگ لاجرم بینند خوبی بی درنگ
مثنوی
انسان دانا در همه امور علی الظاهر منفی، امری مثبت می بیند و به همین جهت واکنش او هم قطعا مثبت است. انسان دانا می فهمد که همه موجودات و انسان ها به او خوبی می کنند و عشق می ورزند. لذا او هم به همه موجودات عشق و محبت می ورزد. عشق صد در صد به همه موجودات و بدون نفرت و کینه حتی به یک موجود، قطعا محصول عقل و آگاهی است مولانا اشعاری در وصف محبت دارد(( از محبت خار ها گل می شود)) و در پایان اشعار می فرماید (( این محبت هم نتیجه دانش است )) عشق و محبت واقعی زمانی است که ما دیگران را در هر حال دوست داشته باشیم چه به ما خوبی کنند و چه علی الظاهر به ما بدی نمایند و چه اینکه حتی به ما صدمه برسانند. دیگران هر تصمیمی بگیرند رضایت خداوند هم باید باشد تا عملی شود و اگر عملی شد، عمل، خوب است هر چند نیت بد باشد. حضرت مسیح(ع) پیام آور عشق پاک و غیر مشروط به همه انسان ها بود و حضرت محمد (ص) پیام آور عقل بود. عقل عشق را می آفریند.