مدیتیشن نماز بودایی هاست و انواع و اقسام دارد با ذکر و بدون ذکر . می گویند انسان چهار حالت دارد که یک حالتش نماز و الهی است
۱- هوشیاری بعلاوه تفکر که همان بیداری است
۲- عدم هوشیاری بعلاوه تفکر که رویا و خواب دیدن است
۳- عدم هوشیاری بدون تفکر که خواب است
۴- هوشیاری منهای تفکر که الهی و کیفیت نماز است
در مدیتیشن هدف رسیدن به این حالت چهارم است و حس جایگزین فکر می شود و به یک معنا قلب جایگزین مغز می شود . واقعا شادی آور است و در ذکر گفتن هم اگر با تمرکز باشد فکر تعطیل می شود.
فکر بد نیست اعتیاد به فکر کردن بد است .
نوع نگاه شما به هر موضوع بستگی به خودتان دارد نه به موضوع. راه برای درک مناسب واقعیت لازم است که یاد بگیرید چگونه در لحظه و با حضور نگاه کنید و چطور دخالت ذهن را حذف کنید. اگر بتوانید به نقطهای برسید که ذهن خود را از پیش داوری برحذر کنید و به طور مستقیم به موضوعات نگاه کنید نوع نگاهتان عوض میشود. در غیر این صورت تمام مشاهده شما به واسطه ذهنتان انجام میشود و هرگز نگاهی مستقیم و عمیق به موضوع ندارید. نگاهی که ریشه ذهنی دارد مملو از قضاوت و انتظارهای مختلف است و هرگز خلوص ندارد.
دخالت ذهن در مشاهده موضوعات دردسرزا است. چرا که ذهن فقط رویا خلق میکند. ممکن است این رویاها زیبا و هیجانی هم باشند. زندگی در رویاها باعث میشود که در دنیایی غیر واقعی زندگی کنیم چرا که هر ذهنی دنیای خود را دارد.
دستور
با نگاه کردن به موضوعات ساده شروع کنید. مثلاً نگاه کردن به یک گل. موقع نگاه کردن فقط به طور ساده "ببینید". با خودتان نگویید: چه قشنگه! یا چقدر زشت است! از کلمات برای تعبیر و تفسیر استفاده نکنید. فقط نگاه کنید. در این زمان حس میکنید که ذهن چقدر دوست دارد تا چیزی بگوید و خودش را جلو بیندازد. به ذهنتان بگویید: "ساکت، بگذار نگاه کنم". فقط نگاه کنید.
این مراقبه در ابتدا قدری سخت است. ابتدا با موضوعاتی شروع کنید که خیلی در آنها نقشی ندارید. مطمئناً خیلی سخت است که به همسرتان نگاه کنید و در عین حال اجازه ندهید تا هیچ کلمهای در ذهتنان نقش ببندد! چون ارتباط شما با این شخص خیلی عمیق است. بنابراین برای تمرین باید از موضوعات ساده شروع کرد. یک درخت، یک گل، آفتاب در حال طلوع، پرندهای که در حال پرواز است یا تکه ابری در آسمان. بعد از مدتی میتوانید به سمت موضوعات احساسی و عمیقتر حرکت کنید.
هرقدر ذهن خود را در زمان مشاهده کمتر درگیر کنید، درهای بیشتری در زندگی به رویتان باز میشود و یاد میگیرید تا اتفاقات را رویاگونه مشاهده نکنید.
اوشو: کتاب هسین هسین مینگ
ترجمه: رضا صادقی- مرداد هشتاد و شش