با توجه به نقش بسیار مهمی که نمازهای واجب یومیه، در ایمن کردن انسان در مقابل استرس ها و مشکلات گوناگون زندگی ایفا می کنند( از جمله تأثیر نماز بر اضطراب ) و نیز با توجه به الزامی که نماز به شخص نمازگزار مبنی بر عدم مصرف مشروبات الکلی می دهد، می توان این امر را قدم مؤثری در پیشگیری و کنترل فشار خون تلقی کرد.
از طرفی نماز با حرکات موزون و قیام و قعود و رکوع و سجود منظمی توأم است که قابل مقایسه با یک نرمش سبک روزانه مشابه آنچه که در درمان های غیر دارویی فشار خون توصیه می شود، می باشد. همچنین اگر به یاد آوریم که مسلمان نمازگزار، رو به قبله مکتبی نماز می خواند که خدای آن مکتب از پُرخوری و شکم پارگی بیزار است و مثلاً "عالمان فربه و چاق را دشمن می انگارد " متوجه خواهیم شد که هر چهار درمان غیر دارویی مذکور، برای کنترل و پیشگیری افزایش فشار خون، در ورای احکام نورانی نماز نهفته است.
منبع :
http://www.stei.ir/index.php/downloads/articl/91-prayers-effect-on-blood-pressure
پیامبر اکرم (ص ) : دو رکعت نماز با مسواک بهتر از هفتاد رکعت بدون آنست .
نکته ای که در مورد نماز قابل توضیح است ، توجه دادن به این حقیقت متعالی است که روح حقیقی نماز و فلسفه شکوهمند آن چیزی جز عبودیت محض در مقابل آفرینشگر یگانه هستی و ابراز خشوع بنده ناتوان در پیشگاه قادر متعال نیست و هر آنچه که اندیشمندان و قلم به دستان ، پیرامون فواید گوناگون نماز در عرصه های مختلف بگویند و بنویسند تنها به منزله حاشیه ای بر این متن گهر بار خواهد بود . دهان انسان را برخی قلب دوم بدن نامیده اند و توجه به این نکته که چنانچه محیط دهان فردی تمیز باشد ، آن فرد از ابتلا به بسیاری از بیماری ها در امان است ، این نامگذاری را بسیار مناسب جلوه می دهد
دین مبین اسلام ، از قرن ها پیش با توصیه های مؤکد ، مسلمانان را به طرف این نکته درخشان بهداشتی هدایت نموده است تا جایی که پیامبر اکرم (ص) می فرمودند : " اگر بر امتم سخت نمی شد مسواک زدن را واجب می کردم " و حتی در حدیثی دیگر نحوه مسواک زدن را از بالا به پایین و از پایین به بالا نموده اند که مطابق با جدیدترین توصیه های علمی درباره روش مسواک زدن است .
علاوه بر آن در کتب گوناگون فقهی و عبادی اسلام ، دستورات مؤکد مبنی بر مسواک زدن هنگام ساختن وضو و نماز آمده است و با توجه به این که نمازگزار روزانه حداقل 3 بار وضو می گیرد ، چنانچه قبل از هر وضو اقدام به مسواک زدن بکند ، از حد اکثر پاکیزگی لازم برای پیشگیری از تمامی بیماری های دهان و دندان برخوردار می شود
منبع : http://www.stei.ir/index.php/downloads/articl/93-prayer-impact-on-oral-health
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله لا یظلم مثقال ذره و ان تک حسنه یضاعفها و یوت من لدنه اجرا عظیما (نساء40)
من جاء بالحسنه فله عشر امثالها ومن جاء بالسییه فلا یجزی الا مثلها وهم لا یظلمون(انعام 160)
مثل الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله کمثل حبه انبتت سبع سنابل فی کل سنبله مایه حبه والله یضاعف لمن یشاء والله واسع علیم(بقره261)
در آیات فوق می فرماید شاید یک ثواب خیلی کوچک دوبرابر ، یا ده برابر و یا هفتصد برابر و یا خیلی بیشتر پاداش داده شود.
رمز آن چگونه است؟
ظاهر یک عمل شاید یکسان باشد و خیلی کوچک اما باطن آن فرق می کند به یکی دوبرابر و به دیگری ده برابر و به دیگری هفتصد برابر و یا بیشتر داده می شود.
البته عمل مقبول مطرح است و گرنه بسیاری از اعمال به ظاهر خوب به خاطر خرابی باطن ، کلا بی اجر می شود و حتی تبدیل به عذاب و مجازات می شود .
چگونه؟
خداوند می فرماید الحمد لله که یکی از معانی آن مدح است و مدح مخصوص خداست و مدح دیگران از نوع مجازی است و ضرورت دنیاست و وقتی مدح به قلب وارد شود مذموم و شرک می شود. کسی اگر فقط دوست داشته باشد به خاطر عمل نیکی که انجام داده از او تعریف و ستایش شود ، نه تنها به او پاداشی نمی دهند بلکه عذاب و رنج دردناکی به او می رسد
لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا ویحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا فلا تحسبنهم بمفازه من العذاب ولهم عذاب الیم(آل عمران 188)
برای فهم این آیه باید به آیات دیگر رجوع کنیم . عمل نیک هدیه است مانند پول و وقتی خداوند به ما پول و یا هر چیز دیگر می دهد نباید شاد شویم (لا تفرحوا بما اتاکم) کار نیک و عمل خوب هم ، عمل ما نیست بلکه هدیه ی خدا ست و نباید با عمل نیک شاد شویم زیرا پولدار شدن ممکن است موجب فخرفروشی شود و عالم شدن هم همینطور و نیکوکار شدن هم همینطور ممکن است موجب فخر فروشی شود که پیامد آن عذاب دردناک و خوار کننده است .
چرا عمل نیک ، عمل خداست مانند پول و دیگر نعمتهای مادی که مال خداست؟؟
زیرا قرآن می فرماید هر چه خوبی است از من است (و مااصابک من حسنه فمن الله)
یعنی هیچ کسی مستحق بهشت نیست و اگر کسی فکر کند بهشتی است و به خاطر اعمال خوبش باید مدح شود و پاداش بگیرد قطعا جهنمی است (اگر استغفار نکند )و تمام اعمال او باطل می شود مگر این که عملی هر چند کوچک انجام داده باشد که نه توقع پاداش داشته و نه یادش بوده مثلا به یک کودک رهگذر سیبی داده و یا خاری را از پای کودکی در آورده و...... و همین عمل کوچک مقبول ، او را صاحب باغ و بوستان در بهشت کرده است .
پس بهشت ، فضل خداست و به اعمال ما ربطی ندارد بلکه به نیت ها ی ما ربط دارد به درون ما بستگی دارد که آیا توقع پاداش داشته ایم و یا دلهره داشته ایم که به شرک درونی مبتلا نشویم و به جای حمد خدا ، توقع حمد خود نداشته ایم. از خداوند می خواهیم ما را به بهشت ببرد نه به خاطر اعمال خوب ما که در حقیقت عمل خداست بلکه به خاطر خاکساری ما و بندگی و نوکری که این هم باز لطف اوست بلکه به خاطر هیچ چیز و فقط التماس می کنیم مانند گداها که هیچ چیز نداریم و التماس یک فقیر از غنی که به خاطر کرم و لطفش به ما کمک کند .
لذا توشه ی مومن در قیامت فقر اوست و نه اعمال خوب او
نتیجه ی اخلاقی:
1- آگاه باشیم عمل نیک ما را ، خدا انجام می دهد و نه ما و نباید توقع مدح و حمد خود را داشته باشیم بلکه باید دوست داشته باشیم که خداوند را که خالق عمل است ، مدح شود.(یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا)
2- نباید عمل نیک مارا شاد کند زیرا این عمل خداست و به ما داده شده است و نسبت آن به ما مجازی است و لذا حتما بعد از شادی باید استغفار کنیم(لا تحسبن الذین یفرحون بما اتوا )
3- شادی بعد از عمل خیر و نیک و دوست داشتن حمد و ستایش و مدح و سپاس گذاری ، مارا از عذاب خدا نجات نمی دهد و بلکه خود این شادی و دوست داشتن ، گناه بزرگ و عذاب آور است.
4- گناهان کبیره در آخرت (و نه در دنیا)در حقیقت گناهان قلبی هستند مانند دوست داشتن و شاد شدن در جایی که خداوند نهی فرموده است مثلا دوست داشتن برملا کردن گناهان دیگران (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین آمنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا والآخره ) و اگر این دوست داشتن به عمل ظاهری منجر شود در دنیا هم مجازات می شود
خداوند یعنی خوبی ، زیبایی و شعور
شیطان یعنی بدی ، زشتی و بی شعوری
خداوند را می توان دید وقتی چیز زیبایی را می بینیم و وقتی در یک موجود بی شعور ، شعور می بینیم و وقتی نیکی واحسان و عشق می بینیم .
شیطان موهوم را می توان دید وقتی در افکار و وسوسه ها و کینه ها و دشمنی ها بسر می بریم . عیب و نقص را دیدن یعنی دیدن جن جاهل ، پرده ی جهل وقتی بر چشمان ما سایه می افکند ، خداوند پنهان می شود و آنچه می بینیم و احساس می کنیم منفی و کدورت و رنجش و احساس ناخوشایند است
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هل ننبیکم بالاخسرین اعمالا(کهف 103)
قرآن می فرماید آیا دوست دارید خبر مهمی به شما بدهم ؟
آن چه خبری است؟
معرفی بدترین تلاش
بدترین تلاش چه تلاشی است؟
.........................................................
تسلیم شو تا پیروز شوی
قانون طلایی موفقیت
اگه یه معتاد تسلیم شود در نهایت پیروز است هر چند این پیروزی دیر اتفاق می افتد و لذا نیاز به صبر دارد .
بهترین دخالت ممکن است در بیشتر مواقع عدم دخالت باشد . دخالت های ما ممکن است بدتر کند و لذا ما سه نوع تلاش داریم:
1- تلاش منفی: یعنی نه تنها مفید نیست بلکه مضر است مثلا شخصی بیماری دارد که اگر هیچ دخالتی نمی شد فرد زنده می ماند و بیماریش به مرور زمان خوب می شد و اما دخالت پزشک موجب مرگ بیمار می شود . یا معتادی که اگر دخالت اطرافیان نبود خودش روزی به فکر می افتاد و بدون زحمت و فشار مضاعف رهایی پیدا می کرد و یا اعتیادش در مرحله ی ابتدایی متوقف می شد ولی دخالت همسر و مادر و روانشناس و پزشک ، او را به مرحله ی بحرانی و اعتیاد شدید می کشاند و چه بسا موجب مرگ او می شود
2- تلاش خنثی: تلاشی است بیهوده که نه بهتر می کند و نه بدتر و این قانون در همه ی امور زندگی اعتبار دارد . مثلا فرد تلاش می کند درآمدش بالا برود ولی هیچ اثری ندارد و فقط وقت خود را تلف کرده است
3- تلاش مثبت: تلاشی است در جهت عدم تلاش . یعنی فرد تلاش می کند تا توکل داشته باشد و کارها را به خدا وا می گذارد یعنی اگر هم تلاش می کند بعد از توکل است و در راستای توکل صورت می گیرد . مثلا از خداوند می خواهد او را خوب کند و در این راه تلاش می کند گریه می کند ناله می زند و ... و بعد از این تلاش مقدس در جهت توکل و دعا ، بدون زحمت و فشار کارهایی انجام می دهد که قبل از توکل برای او زحمت و فشار داشت . مثلا رابطه اش را با افراد ناصالح قطع می کند نه با اکره و دستوری بلکه با میل ایجاد شده از تحول روحی بعد از توکل و دعا .