نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست
نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست

گناه مقدس

برخی اعمال از یک جنبه ثواب و از جنبه دیگر گناه هستند .مثلا خدوند دستور می دهد دعا کنیم و دعا از این جنبه ثواب است و از طرف دیگر از خدا غیر او را خواستن گمراهی پدید می آورد . لذا هم باید دعا کنیم و هم قبل و بعدش استغفار نماییم . برخی گناهان ائمه و پیامبران اینگونه است زیرا مامورند با مردم عادی زندگی کنند و هم رابطه ی با خدا را داشته باشند . یا صله ی رحم دستور خداست و از طرف دیگر با آشنایان و اقوام همنشین شدن انسان را از حقیقت دور می کند لذا هم باید در جمع بود و هم مرتب توبه کرد و خلوت نشین شد.

خدا خواهی

بسم الله الرحمن الرحیم


ایاک نعبد و ایاک نستعین

فقط خدا را خواستن و فقط  از خدا خواستن


شرک بسیار مخفی است و مهم شرک خفی است زیرا قلب ها را مواخذه می کند و نه قالب ها را !


ما نیاز دائمی به خدا داریم و چون خدا را فراموش می کنیم نیاز دائمی به غیر خدا پیدا می کنیم. نیاز به هوا و آب و غذا و همسر و ماشین و خانه و .........

اگر واقعا به یاد خدا باشیم و بالاتر اینکه با خدا باشیم توحید واقعی و قلبی در ما محقق می شود . هوا و آب و غذا وسیله هستند تا زندگی و کلمه حیات و نام خدا را به ما منتقل کنند و و جان ، دائما تازه تازه از طرف خدا به ما می رسد و ما بی خبریم حتی به روایتی جسم ما هم نو به نو می رسد و ما در تصور ثابت بودن جسم و خود هستیم.

همسران و ماشین و خانه و کار و ... وسیله هستند تا رایحه ی الهی و لذت معنوی و مادی را به ما منتقل کنند و ما را نشئه و مست و سرخوش سازند .

انسان موحد در تمام وسایل و مادیات گوناگون یک روح مشترک الهی می بیند و دیدن این روح مشترک به انسان جاودانگی و امنیت و آرامش ابدی می بخشد و فراموشی خواسته و یا ناخواسته ی خدا ما را به عذاب مبتلا می کند و باز با توبه و تضرع دوباره نورانی می شویم و این چرخه ی روز و شب الهی و توحید و شرک و شیرینی و تلخی و جهنم و جنت و .... دائما تکرار می شود.


الهی ما را تسلیم کن و به ما تلاشی مقدس عطا کن تا از طغیان به تسلیم برسیم و دائما توبه کنیم و تضرع نماییم و با قلبمان تو را صدا بزنیم و نیاز خود را با تمام وجود و با آخرین درجه ی تضرع اعلام کنیم که خدایا ما فقیریم و تو غنی و از تو بخواهیم خودت را که در همه چیز هستی و همه چیز را به خاطر تو بخواهیم.





هواپرست

به نام خدا  

و انه هو امات و احیا(و هم اوست که مى‏میراند و زنده مى‏گرداند)نجم 44

الان فکر می کنم مهمترین خوراکی ما هواست و حتی از آب و غذا هم مهمتر است. در مدیتیشن به نفس کشیدن و نحوه ی آن خیلی توجه شده است و ما از منظر دین خودمان بررسی می کنیم. 

اگر ما چند دقیقه نفس نکشیم می میریم و مشخص است که بخش مهمی از نیروی زندگی و حیات از طریق هوا به ما منتقل می شود و بخشی مهم هم از طریق قلب و بخشی هم از طریق آشامیدنی و خوراکی ها ......  

 

هواپرست 

کسی اگر فکر کند هوا به او زندگی می بخشد به نوعی مشرک است و از توحید دور شده است و یا شکم پرست فکر می کند غذا عامل حیات است و همینطور در بقیه موارد ..... 

در حقیقت خداوند به ما نیرو و انرژی و حیات می دهد و هوا یک حمال و حمل کننده ی این معجون حیات بخش است و همینطور غذا و ......  

لذا همه ی این حمال ها بعد از تحویل دادن ماده ی خدایی باید بدن را ترک کنند و گرنه موجب مرگ می شوند و لذا هر دمی بازدمی دارد و آبی که می خوریم بوسیله ی ادرار دفع می شود و غذایی که می خوریم بوسیله مدفوع دفع می شود . 

 انسان موحد کسی است که در کثرت ، وحدت ببیند و در وحدت هم کثرت را !! 

 

انسان خدابین هوا را نمی بیند بلکه در هوا خدا را می بیند . ما دائما به خدا نیاز داریم زیرا زندگی ما از بالا می آید و هر لحظه قطع شود ما مرده ایم .  

مدیتیشن اسلامی یعنی توجه به تنفس و مشاهده ی آن و مشاهده ی انتقال انرژی خدایی به انسان و عبور از ظاهر به باطن و خدا را دیدن. با بسم الله و الحمدلله نفس کشیدن و تنفس را تبدیل به عبادت کردن و این عبادت می تواند دائمی باشد زیرا دائما تنفس می کنیم و دائما خدا را می بینیم و از او طلب نیرو و زندگی پاک می کنیم.

چگونه می توان خدا را احساس کرد

سوال: آیا می توان ادعا کرد که منبع همه آن چه که داریم مانند علم و شعور و و عشق و محبت و .... فقط عالم طبیعت است ؟

زمانی می توان قبول کرد که طبیعت خودش واجد آنها باشد آیا شما در طبیعت علم و شعور و و عشق و محبت و ... سراغ دارید ؟ هر انسانی که عقل سالم داشته باشد به راحتی می فهمد که طبیعت فاقد این صفات است

سوال:آیا می توان گفت که این صفات در عالم طبیعت نهفته شده است ؟

بله این صفات در عالم طبیعت نهفته شده است ولی خود عالم طبیعت خبری از آنها ندارد چرا که عالم طبیعت دانشی ندارد . و این امری بدیهی است

سوال :آیا می توان گفت که این صفات در عالم طبیعت وجود ندارد ولی بعدا با ترکیب مواد با یکدیگر به وجود می آیند؟

این ادعا مردود است همه خواص مواد در طبیعت موجود است و هیچ چیز مادی ، از ورای طبیعت به عالم طبیعت اضافه نمی شود بلکه منشا همه خاصیت های مادی عالم طبیعت است .و می دانیم که اگر منشا علم و شعور عالم طبیعت بود می توانستیم به راحتی این عالم را صاحب علم و شعور بدانیم ولی کسی چنین پنداری ندارد مگر اینکه منکر بدیهیات باشد .

چرا به خدا ایمان دارم ؟

وقتی پا به عرصه هستی می گذاریم با مفهوم وجود و هستی آشنا می گردیم این مفهوم برای همه انسانها مفهومی آشناست و در واقعیت داشتن آن شکی نیست؟

حال این واقعیت هستی ، واقعیتی کامل است یا ناقص ؟

عقل به راحتی درک می کند که واقعیت هستی ،واقعیتی کامل است چرا که اگر ناقص باشد سوال می کنیم که چه چیزی ناقص دارد ؟ فرض کنیم آن چیز ناقص x باشد حال آن X خود واقعیت دارد یا واقعیت ندارد ؟ اگر واقعیت داشته باشد در آن صورت خودش عضوی از هستی خواهد بود و اگر واقعیت نداشته باشد یعنی چیزی نیست و معدوم است . و یک چیز معدوم ضرری به کامل بودن واقعیت هستی نمی رساند . پس نتیجه میگیریم که هستی واقعیتی کامل است .

وقتی ما به واقعیتی کامل دست یافتیم در آن صورت به خدا دست یافته ایم چرا که خدا یعنی واقعیتی کامل.

منبع:http://mowla110ali.blogfa.com/category/5