نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست
نماز

نماز

هدف خلقت و هدف دین ،نماز و یاد خداست

مثبت نگری در سطح خانواده(1)

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

 

بر اساس نظریه "مثبت اندیشی عرفانی " منفی نگری مقدمه و مسبب همه امور منفی در سطح فردی ، خانودگی و اجتماعی است . در جهان خدایی و واقعی چیزهای منفی وجود ندارند.اگر ما بدی، بیماری و بلا می بینیم ، نتیجه افکار منفی و جاهلانه ماست . مهمترین کار در بهداشت خانواده ، تصحیح افکار است . سرچشمه خوبیها و بدیهارا در اندیشه ها باید جستجو کرد.

گر بود اندیشه ات گل، گلشنی                               گر بود خار ، تو هیمه گلخنی                                                                                                                                                                     " مثنوی

در این مقاله اصول این نظریه و نتایج آن را در بهداشت خانواده بیان میکنیم.

1 در جهان فقط خوبی وجود دارد .همه موجودات ، خوب ، زیبا و دوست داشتنی هستند . بدی ، زشتی و تنفر زائیده جهل بشر است

2- میل و گرایش به عیب بینی ، حکایت از عیب درونی و فرافکنی می کند . عیب جویی نوعی فرافکنی است .

3- در زندگی با دیگران ، بالاجبار به منفی نگری و عیب بینی کشیده می شویم. اما انسان مثبت نگر در خلوت و تنهایی ، عیب بینی و نگرش منفی را کنار میگذارد و به نگرش مثبت باز می گردد و هرچی می بیند و می یابد ، خوبی ، شادی و شیرینی است . اما انسانی که گرایش به بدیها دارد در خلوت خود هم ، به عیوب دیگران فکر می کند و از جهان خدایی و مثبت غافل است .

4- کینه و نفرت ، جنگ و  جدل ، خشم و غضب ، بیماری و بدبختی ، مرگ و نیستی ، افسردگی و سستی ،... زائیده منفی نگریندو برآمده از جهل هستند و هیچکدام وجود خارجی ندارند.

5- انسانها نمی توانند کار بد انجام دهند ، حتی اگر بخواهند . از این رو هیچ کس نمی تواند به ما بدی کند پس چرا کینه و نفرت آنها را بدل گیریم و یا از آنها دلخور شویم؟

 

مثبت اندیشی از منظر عرفانی(10)

بحث پایانی :

ما گفتیم در جهان فقط خدا وجود دارد و خداوند ، اسماء و آیات او که واقعیت دارند همگی مثبت و خوب هستند . اما بشر چه بخواهد و چه نخواهد با پندار مادی و منفی و جاهلانه به سر میبرد . خوبیها و مثبت ها را به مثبت و منفی تقسیم میکند . مثلا سلامتی را میخواهد اما بیماری را نمیخواهد برکت را میخواهد اما بلا را نمیخواهد . زیبا را میخواهد ، زشت را نمیخواهد . زندگی را میخواهد اما مرگ را نمیخواهد . اینها را ضد هم میداند و جمع ضدین را محال می یابد اما در مثبت اندیشی جمع ضدین محال نیست . چون باور داریم مرگ و زندگی ضد هم نیستند نیستی و هستی یک چیز هستند نعمت و نقمت ، حسنه و سیئه ضد هم نیستند هر دو یک چیز واحد هستند لذا هر دو را میپذیرد و قبول میکند . انسان بینا به زشت نگاه میکند وجه الله را میبیند به زیبا نگاه میکند وجه الله را میبیند . به هر طرف رو میکند وجه الله میبیند (فاینما تو لو فثم وجه الله ) 2/115 .رسیدن به بینش مثبت اندیشی عرفانی به تنهایی ممکن نیست خداوند برای اینکه بشر را به خودش یعنی اصل خوبیها نزدیک کند وسیله ای قرار داده است و این وسیله قوانین و اعمال شرعی و اخلاقی متغیر هستند که در غالب ادیان مختلف جا گرفته اند . مجازی ، موقت و اعتباری اند . مولانا در مثنوی در مقدمه دفتر پنجم میفرمایند ( مثال شریعت همچون علم طب آموختن است و طریقت پرهیز کردن به موجب علم طب و دارو خوردن و حقیقت صحت ابدی یافتن و از آن هردو فارغ شدن . چون آدمی از این حیات مرد شریعت و طریقت هر دو از او منقطع شد حقیقت ماند . )

 ودر دنباله آن می فرماید : " شریعت علم است ، طریقت عمل و حقیقت الوصول الی الله " کسی که به مثبت اندیشی مطلق میرسد به خدا رسیده است و جز خوبی نمیبیند و این نهایت کمال است . شریعت و طریقت یا قوانین و اعمال شرعی و اخلاقی حقیقت ندارند مجازی هستند وسیله هستند و وسیله نمیتواند هدف باشد . بخش اصلی دین خداست بخش فرعی دین شریعت و طریقت است . ما باید سعی کنیم خدا را ببینیم . یعنی باید سعی کنیم خوبی را ببینیم . در پایان رو به خدا میکنیم و همانند پیامبر اسلام ( ص) از او میخواهیم تا واقعیت را همانگونه که هست به ما نشان دهد نه آنگونه که میخواهیم و انتظار داریم ( اللهم ارنا الاشیاء کما هی ) حدیث نبوی

 

                                                             الحمد الله رب العالمین  _  والسلام

مثبت اندیشی از منظر عرفانی(9)

9-مثبت اندیشی عرفانی ما را از احساس دروغین مالکیت، ریا و خود نمایی نجات می دهد. احساس مالکیت یکی از عوامل اصلی بیماری های روانی است ما و همه آنچه داریم حتی اعمال عینی ما متعلق به خدا است خداوند در قرآن بار ها تاکید می کند که همه چیز مال من است ما نه تنها مالک همه چیز نیستیم بلکه خودمان هم مالک داریم و مال خدا هستیم. خداوند به پیامبرش می فرماید: ای پیامبر تو نبودی که تیر انداختی بلکه ما بودیم. (( و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی))8/17 پیامبر (ص) نیت و قصد می کند و بس . خداوند نیت و قصد پاک را می خواهد و پاداش می دهد اما نیت و قصد بد را مجازات می کند. ما تنها صاحب نیت ها و تفکرات قلبی خود هستیم و خداوند تنها قلوب ما را مواخذه می کند هیچکس نمی تواند در عمل قسم و سوگند دروغ بخورد هر سوگند ظاهری خوب است زیرا فعل و عمل خداوند است و مورد مواخذه قرار نمی گیرد ولی نیت ها و محصولات قلبی مثبت و منفی، خوب و بد هستند. خداوند به صراحت در کتاب خود به این نکته اشاره می فرمایند (( لا یواخذکم الله بالغو فی ایمانکم و لکن یواخذکم بما کسبت قلوبکم ))2/225   ما آنچه در درون سینه داریم در برون تحصیل می کنیم و به دست می آوریم (( و حصّل ما فی الصدور ))100/10  احساس مالکیت یک نوع دزدی از خداوند است فلذا وقتی می خواهند مال خدا را از ما بگیرند دچار آشفتگی و بحران می شویم و دیگران را دزد می خوانیم در صورتی که دزد واقعی ما هستیم. همه ما در زندگی روزمره می گوییم جسم من مال من، زن من، فرزند من،علم من و سلامتی من و ...  .برای اینکه هیچگاه به غم مبتلا نشویم قلبا باید همه را به خدا بدهیم. زیرا همه مال خداست حتی جسم ما . ما واقعا فقیر هستیم و آنچه داریم امانت است و آنچه هم میخواهیم باید از خداوند و تنها از او گدایی کنیم او و تنها او ثروتمند و غنی مطلق است (یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید ) 15:35

احساس فقر عارفانه موجب افتخار است (الفقر فخری ) حدیث نبوی

10 _ مثبت اندیشی عرفانی ، یک میوه بسیار شیرین و بی نظیر دارد و آن عفو و گذشت است . ما در سایه عرفان میفهمیم که همه موجودات بیرونی مامور الهی و جملگی پاک و بی عیب هستند . اگر ما را اذیت میکنند و آزار میدهند از طرف خداست (هوالطبیب ) تا دلهای ما شفا یابد و صیقلی شود . از این رو سرزنش کردن آنها احمقانه جلوه میکند . خصومت و دشمنی با آنها ، دشمنی با خدا محسوب میگردد . یاری کردن آنها یاری کردن خدا محسوب میشود و قرض دادن به آنها ، قرض دادن به خداست .(ان تنصروالله ینصرکم ) 47/7 (من ذا الذی یقرض الله قرضا حسنا ) 57/11

با این بینش همه کسانی که علی الظاهر به ما بدی کرده اند را بخشیده و از جمله خودمان را هم میبخشیم . وقتی دیگران را میبخشیم شب راحتر میخوابیم و این عکس العمل فوری خداوند است و او هم ما را میبخشد اگر دیگران را نبخشیم مجبوریم آنها را بد به حساب آوریم تنفر و کینه آنها را به دل بگیریم تنفر و کینه عفونت روح و روان است و تراوشات آن چرکی است که در روان ما به صورت بیخوابی ،ناراحتی اعصاب ، درد و سستی جلوه گر میشود . شیطان و به تعبیر امروزی جهل ، مادر همه بدیهاست . انسان جاهل بدبین و عیب جو میشود و چون عیبی در جهان خارج وجود ندارد هر غیبتی نوعی تهمت هم هست . کسی که دائما به عیوب دیگران چه در سطح شخصی و یا خانوادگی و یا اجتماعی توجه دارد و آنها را برای خود تحلیل میکند قطعا یک کارخانه  و مادر مولد در درون دارد که آن هم نفس جاهل است ( ما در بت ها بت نفس شماست ) مثنوی . یک انسان عارف ، قضاوت قلبی او درباره افراد پیرامون خود همیشه مثبت است . هر چند علی الظاهر منفی جلوه کند .

جهان بیرون جهان خدایی است همه موجودات خداوند را تسبیح میکنند و سجده مینمایند و خداوند همه را  زیبا و نیکو خلق کرده است .( تسبح له السماوات والارض و من فیهن )17/44 (و لله یسجد من فی السماوات والارض ) 13/15

(الذی احسن کل شی خلقه ) 32/7 جهان بیرون آینه الهی است و موجودات این آینه ، مخلوقات او هستند .وظیفه دارند مانند آینه برای ما عمل کنند یعنی در جهان وآینه سرتاسری عالم ، زشتی ها و زیبائیهای درون خود را میبینیم. آنچه دزر آینه جهان است نشانه ، علامت و سمبل است اصل آنها در درون ماست .

هر که را آینه باشد پیش رو                         زشت و خوب خویش را بیند در او

                                                                                                                                       مثنوی

نادانی است اگر ما در آینه سیاهی دیدیم نفرت و کینه آینه را به دل بگیریم و گله و شکایت کنیم که چرا سیاهی و پلیدی ما را آشکار کرده است . انسانهای ستیزه گر ، بد خلق و کینه ای ، بیمار هستند فرافکنی جاهلانه دارند .عیب های خیالی خود را به آئینه و موجودات درون آن نسبت میدهند .

مثبت اندیشی عرفانی درختی پاک است . میوه های آن بسیار شیرین و بی نهایت است . اما منفی نگری شیطانی درختی ناپاک است . میوه های آن بسیار تلخ و بی شمار است . فقط تعداد محدودی از ثمرات عقل و جهل را برشمردیم و این بحث ها محصول حدیث نورانی عقل و جهل است که از امام جعفر صادق (ع ) در کتاب شریف اصول کافی نقل شده است .

مثبت اندیشی از منظر عرفانی(8)

10:55 AM

7-مثبت اندیشی عرفانی به ما می آموزد بیماری واقعیت ندارد سلامت درون مهم است اگر درون ما سالم باشد قطعا در بیرون هم سالم هستیم هر چند دیگران تصور نمایند که بیمار هستیم. فردی که احساس بیماری می کند حتی اگر علی الظاهر بیمار نباشد او بیمار است و بر عکس اگر شخصی احساس سلامتی، شادابی و شادی کند حتی اگر علی الظاهر بیمار باشد او سالم است.

احساس بیماری مهم است نه خود بیماری زیرا تمام بیماری ها خیالی هستند حال اگر شخص بیماری جسمی دارد ولی احساس سلامتی و نشاط می کند احتمالا بیماری های جسمی او زودتر بهبود می یابد و چه بسا گاها شفا هم یابد. ولی اگر شخص سالم و جاهلی از بیماری بترسد و وسواس گونه به بیماری های مختلف بیاندیشد یعنی بیماری ها را در درون حس کند احتمالا در دراز مدت علائم جسمی و حتی بیماری جسمی در او ظاهر می شود. تفکر بیمار گونه با خود بیماری می آورد. بسیاری از انسان ها بیماری های مزمن دارند و امید بهبودی کامل هم ندارند چگونه می توانند مشکل روحی خود را حل کنند؟ یک انسان مثبت اندیش اگر بیماری جسمی و جدی داشته بر اساس تفکر عرفانی، در میابد که بیماری او واقعی نیست چون میفهمد که در عین بیداری خواب می بیند و آنچه میبیند علامتها و عکس ها و صورت های موجودات واقعی است و یکی از علامتها  علامت اوست. چون از خواب خود غافل نیست تمام جهان صورتی و ذهنی را بخشی از وجود واقعی خود می شمارد و در میان آنها یکی صورت و نماد اوست. او محیط و مسلط و ما فوق جهان علامت ها و صورت ها و پندار ها است. او ناظر و شاهد بر جهان صورتی است او تماشا گر صحنه جهان است و نه بازی گر. همه صورت ها ماموران و سربازان و جنود الهی هستند(( و للله جنود السماوات والارض))48/4و7

گر به ظاهر آن پری پنهان بود           آدمی پنهانتر از پریان بود

مثنوی

8-در جهان واقعی و عینی، درد، ناراحتی، غم و بدبختی وجود ندارد. ناراحتی، غم، بلا  و بدبختی از ناحیه جهل به ما می رسد و اگر عاقل شویم غم، درد، پیری و بلا را احساس نمی کنیم. انسان های ظاهر بین و نادان خوشبختی و بدبختی را بر اساس علائم عینی و ظاهری می شناسند از این رو دچار اشتباه می شوند و گویا فکر می کنند پیامبران الهی در بلا و سختی و رنج بوده اند راه خدا راه مشکلات و ناراحتی و سختی است همه ما بیمار هستیم اما یک بیمار برای بهبودی درد آمپول و جراحی و بستری در بیمارستان را تحمل میکند و به تدریج درد او کم و سالم می شود اما بیمار دیگر از آمپول تیغ جراحی و بیمارستان فرار می کند و برای همیشه در حال درد و بیماریست. پیامبران و پیروان واقعی آنها خداوند را طبیب خود قرار داده اند و در طی زندگی قطعا روز به روز درد های درونی آنها کمتر می شده است هر چند علی الظاهر جاهلان آنها را پر درد می گویند. پیامبران در درون خود بسیار خوشحال بوده اند و مولانا هم از اولیاء الهی است و حال خود را اینگونه توصیف می کند:

تو مرا پر درد گو ای محتشم      پیش تو پر درد و پیش خود خوشم

وای گر برعکس بود این مطار       پیش تو گلزار و پیش خویش زار

مثنوی

فردی که احساس درونی لذت و خوشبختی نمی کند بد بخت و بیچاره است چه پولدار باشد و چه بی پول، چه بیمار باشد چه سالم، چه پیر باشد و چه جوان. اما اگر فردی در درون خود احساس لذت دائم می کند و حتی از غم های ظاهری هم شاد می شود او خوشبخت است چه فقیر باشد و چه غنی، چه در مسجد و چه در میخانه ، چه در کاخ و چه در خرابه ملاک خوشبختی درونی است نه بیرونی.

راه لذت از درون دان نز برون     ابلهی دان جستن قصر و حصون

آن یکی در کنج مسجد مست و شاد     وان دگر در باغ ترش و بی مراد

مثنوی

مثبت اندیشی از منظر عرفانی(7)

6-مثبت اندیشی عرفانی به ما می آموزد که مرگ وجود ندارد. زیرا آنچه در بیرون رخ می دهد بازی است نه جنگی است و نه مرگی. همه آنها علامت و نشانه های گوناگون هستند. ما وقتی از عالم واقعی غافل می شویم به خواب غفلت فرو می رویم و در این خواب جهانی رویایی می بینیم و در این رویا زندگی میکنیم و می خوابیم. در خواب دوم باز رویا می بینیم و جهانی دیگر. جهان دوم که محصول خواب دوم است همین جهانی است که در روز مشاهده می کنیم از این رو انسان آگاه در حالی که بیدار است خواب می بیند وقتی که می خوابد باز خوابی دیگر می بیند.

این جهان را که بصورت قائم است                      گفت پیغمبر که حلم نائم است

روز در خوابی مگو کاین خواب نیست          سایه فرعست اصل جز مهتاب نیست

خواب بیداریت آن دان ای عضد            که بیند خفته کو در خواب شد

او گمان برده کاین دم خفته ام           بی خبر از آن کوست در خواب دوم

مثنوی

اگر کسی در خواب ببیند پای او را قطع می کنند، بسیار وحشت زده، ناراحت و عصبانی می شود اما اگر بفهمد خواب میبیند و او در پندار و خیالش پای خود را از دست می دهد سریعا لبخند می زند و بیخیال می گردد. چون می فهمند پای اصلی او پا برجاست و همین طور از مرگ در خواب ناراحت نمی شود زیرا می داند در عالم واقع او زنده است. در مثبت اندیشی عرفانی خواب شب و مرگ یک چیز در دو صورت هستند. انسان واقعا عارف، همان گونه که خواب برای او شیرین است مرگ هم برای او شیرین است. واقعا هر شب می میرد. (( هو الذی یتوفاکم بالیل ))6/60